دروغ بزرگ تاریخی: تمدن طلایی ایرانی اسلامی

یک دین متوحش که تمام قوانین و شریعتش از لحظه تأسیس بر پایه ی تجاوز و چپاول شکل گرفته، چگونه و بر پایه کدام استدلال منطقی می تواند منشاء تمدن باشد؟

A barbaric religion whose laws and sharia were formed from the moment of establishment based on aggression and plunder, how and based on which logical argument can it be the origin of civilization?

در جواب کسانی که اسلام را دینی متمدن می دانند، اول بهتر است نگاهی دقیق تر به معانی تمدن بیاندازیم و بعد آثار اسلام در کشورمان را در رابطه با این معانی را بدانیم. صرفنظر از تاریخ و نحوی شکل گیری یک گروه، سلسله و یا قوم ها، صاحب نظران معتقدند کلمه تمدن از کلمه لاتینی شهرنشین بودن یا شهروندان و شکل وصف آن مشتق می‌شود. کلمه متمدن شدن هم اساسا به معنی شهرنشین بودن یا شدنست، که توسط افراد جایگزین و انتخاب شده، و موقعیت قانونی آن جامعه را اداره می‌کنند. این واژه درسال 1722 میلادی با مفهومی نزدیک به واژه تمدن استفاده شده است و معنی آن متضاد و مخالف بربریت بوده است. بربریتی که در دین اسلام به کرات دیده شده و پیروان این دین در یورش های وحشیانه خود به دیگر همسایگان به وفور از این بربریت برخواردار بوده اند، و متأسفانه پاره ای از محققین به غلط بر آن تمدن اسلامی نام نهاده اند. مفهوم تمدن به معنی استانداردی برای رفتار محترمانه اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد، رفتار متمدنانه یا مدنی که نقطه مقابل بربریت یا رفتار بد و ناخوشایند تلقی می‌شود. چگونه می توان بر تجاوزات وحشیانه مشتی عرب بیابان گرد که حتی به کودکان مغلوبین رحم نکرده اند، کلمه تمدن اسلامی نهاد؟ مگر اینکه قصدمان استفاده موذیانه از تمدنهای کشورهای مورد تجاوز قرار گرفته به نام اسلام و تمدن اسلامی باشد.

تمدن‌ها بیشتر بر فرهنگ ها تأکید دارند که در برگیرنده ادبیات، هنرهای تخصصی و حرفه‌ای، معماری و دیگر رشته های علوم سازمان یافته، و رسوم تاریخی است که همه اینها در خدمت توسعه جامعه قرار می گیرند، لذا تمدن را می‌تواند توصیف کننده فرهنگ یک جامعه دانست، با این تفاوت که فرهنگ یک جامعه عموما عقاید و آفرینش های انسانی مربوط به اسطوره ها، هنرها، و ادبیات را شامل می شود. حال آنکه تمدن به حوزه  خلاقیت انسانی مرتبط با فن آوری و تکنولوژی و علم اشاره می کند که خط، تکنولوژی، و علم عمومی ترین معیارهای مورد استفاده آنست. در کدام برش از مقاطع اسلامی شما شاهد فن آوری و تکنولوژی بوده اید که از تمدن با لقب اسلامی استفاده می کنید؟ هنوز در قرن بیست و یکم حاکمان اسلامی ضدیت آشکار خود را حتی در زمینه آموزش علوم انسانی نشان میدهند، از کدام تمدن اسلامی سخن می گویید؟

تمدن زمینه می خواهد، فضای فرهنگی لازم دارد تا به بار بنشیند. آیا می توان به رفتارهای ضد بشری مغولان متجاوز که توانستند بساط حاکمیت دینی را برچینند نام تمدن گذاشت؟ این تجاوزات خونبار با یورش های وحشیانه اعراب به سرزمین های ایرانی که مدتهای مدیدی ادامه داشت چه تفاوتی دارد؟ چگونه جنایت از سوی مغولان محکوم است، اما از طرف سپاهیان عمر مجاز؟ چنگیزخان مغول هم بعد از ویرانی ایران مساجد و امامزاده های بسیار ساخت و یا مرمت کرد، پس باید برای او هم تمدنی قائل شد و از تمدن مغولان سخن گفت. اگر چند شخصیت فرهیخته علمی در لابلای تاریخ اسلام با تمام مخالفتهای حاکمان دینی، تلاش نمودند تا از خود آثار با ارزش به جا گذارند، چه ربطی به اسلام و تمدنش دارد؟ مگر شاهد نیستید که کشور ایران و تمام کشورهائی که مورد هجوم اعراب صدر اسلام قرار گرفتند، دچار چه آسیب دیدگی شدید اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گردیده اند که آثار مخرب و ماندگار آن در سطوح رفتاری و عقیدتی و فرهنگی هنوز زائل نگردیده و در سال 1357 مورد سوءاستفاده شیادان شیعه قرار گرفته که بوسیله آن منفورترین توهین ها را به کرامت انسانی ایرانیان بنمایند و آنانرا ناکامل و نیازمند قیم بنامند؟

فرضیه  تمدن طلائی ایرانی، اسلامی در قرون اولیه اسلام و شکوفائی علوم و فلسفه که از سوی پاره ای محققین داخلی یا خارجی ارائه می گردد، فرضیه ای تقریبا جعلی و تا حدودی هم ردیف فرضیه مذهبی ولایت فقیهانست. ابعاد عظیم و بی سابقه آسیب دیده گی اجتماعی، محصول حملات وحشیانه و ناجوانمردانه اعراب تازه مسلمان شده به ایران، هرگز اجازه شکل گیری تمدنی که معرف فرهنگ اصیل ایرانی باشد را نداده و چسبانیدن تمدن طلائی اسلامی به ایران یک جعل تاریخی و ماندگارست که هرگز از ذهنیت هوشیار ایرانیان واقعی زائل نخواهد گردید. فیلسوف فرانسوی ارنست رنان می گوید: هیچگونه سازگاری بین اسلام و علم و فلسفه وجود ندارد و هرآنچه که با نام علم اسلامی یا فلسفه اسلامی شناخته می شود ترجمه محض از متون یونانی است. از نظر این فیلسوف اسلام نیز مانند سایر دیگر ادیان سیاسی، مخالف خردگرائی و اندیشه آزاد است و آن را مسئول عقب ماندگی کلیه کشورهای اسلامی می داند. از این گذشته تمام شخصیت های علمی مسلمان در زمان حاکمیت های دینی با حکومتگران و حاکمان مشکل داشتند و هیچگاه در سایه حمایت های آنان به کشفیات خود نرسیده اند که نمونه زنده آن ذکریای رازی کاشف الکل است.

یک دین متوحش که تمام قوانین و شریعتش از لحظه تأسیس بر پایه ی تجاوز و چپاول شکل گرفته، چگونه و بر پایه کدام استدلال منطقی می تواند منشاء تمدن باشد؟ نهضت ترجمه در دربار امویان باعث شد تا شاخه هائی از ریاضی نظیر جبر، مثلثات و علوم تجربی مانند شیمی، کیمیاگری، فیزیک، پزشکی و فلسفه از زبان یونانی پایه ریزی گردد و به همت مردان مسلمان ایرانی چون ابن سینا یا نظام الملک این علوم رواج یابند که هیچ ربطی به اسلام و تمدن آن ندارد. تحریف های ناروائی که از سوی عده ای در این زمینه صورت گرفته که تلاش می نمایند حاکمان دینی بنی امیه و بنی عباس را دانش پژوه و فاقد هرگونه تعصب دینی معرفی نمایند، یا حاکمان مذهبی ال بویه را آزاد منش بنامند، تماما جعل واقعیات است، زیرا اگر حاکمان بنی عباس دانش پژوه بودند آنقدر با کتاب بر سر ذکریای رازی که منکر نبوت بود نمی زدند تا چشمانش کور شود. یا اگر حاکمان ال بویه آزاد منش بودند، مسبب گسترش و منشاء این همه خرافات و خزعبلات مذهبی در مورد عاشورا و دیگر مراسم خرافی مذهبی در میان ایرانیان نمی گردیدند.

نمونه دیگر این توهین ها و تضادها در زمان حال، سخنان خامنه ای می باشد. رهبر پرحرف جمهوری اسلامی بارها و بارها پادشاهان برجسته و دادگری همچون کوروش، داریوش و انوشیروان را جباران تاریخ و شاهان فاسد و عیاش نامیده است در حالی که به گواهی تمامی تاریخ نویسان و باستان شناسان کوروش بزرگ پدید آورنده نخستین منشور حقوق انسان، تساوی حقوقی، آزادی دینی و لغو برده داری است و داریوش مردمانش را از دروغ و سپاه دشمن برحذر می داشت و انوشیروان نیز راه و روشی قابل قبول در ایران به وجود آورده بود. در جایی خامنه ای به فرو ریختن کنگره های کاخ کسرا در زمان تولد محمد پیامبر اسلام اشاره می کند که خود توهینی آشکار به تاریخ ایران باستان و پادشاهان ساسانی است. در یک جای دیگر او و سایر هم فکرانش تخت جمشید این شاهکار معماری و افتخار همه دوران را چند ستون بی ارزش و نماد طاغوت می نامند که عمق کینه ورزی آنان با فرهنگ باستانی و ارزشمند ایران را نشان می دهد.

In response to those who consider Islam as a civilized religion, first, it is better to take a closer look at the meanings of civilization and then understand the effects of Islam in our country in relation to these meanings. Regardless of the history and method of formation of a group, dynasty, or people, experts believe that the word “civilization” is derived from the Latin word “citizen” or “citizen” and its description. The word “civilized” basically means to be or become a city dweller, which is replaced and selected by people, and the legal status of that society is managed. This word was used in 1722 AD with a concept close to the word “civilization” and its meaning was the opposite of barbarism. The barbarism that has been seen many times in the religion of Islam and the followers of this religion have faced this barbarism abundantly in their brutal attacks on other neighbors, and unfortunately, some researchers have wrongly called it Islamic civilization. The concept of civilization is used to mean a standard for respectful social behavior, civilized or civil behavior that is considered the opposite of barbarism or bad and unpleasant behavior. How can you put the word Islamic civilization on the brutal aggression of a handful of desert Arabs who have not even spared the defeated children? Unless our intention is to insidiously use the civilizations of the invaded countries in the name of Islam and Islamic civilization.
Civilizations emphasize more on cultures, which include literature, specialized and professional arts, architecture and other organized sciences, and historical customs, all of which serve the development of society, so civilization can be described as the culture of a society. Danst, with the difference that the culture of a society generally includes ideas and human creations related to myths, arts, and literature. However, civilization refers to the field of human creativity related to technology and science, which line, technology, and science are the most common criteria used. In which part of the Islamic sections have you witnessed the technology that uses the Islamic title of civilization? Even in the 21st century, Islamic rulers show their clear opposition even in the field of humanities education. Which Islamic civilization are you talking about?

Civilization needs a context, it needs a cultural space to take effect. Can the anti-human behavior of the aggressor Mongols, who were able to remove the religious rule, be called civilization? What is the difference between these bloody aggressions and the brutal attacks of the Arabs on Iranian lands that continued for a long time? How is the crime condemned by the Mongols, but permitted by the Umar troops? After the destruction of Iran, Genghis Khan built or restored many mosques and mosques, so he should be considered a civilization and talk about the civilization of the Mongols. If a few intellectually educated figures in the history of Islam, despite all the opposition of the religious rulers, tried to leave valuable works, what does it have to do with Islam and its civilization? Don’t you see that the country of Iran and all the countries that were attacked by the Arabs at the beginning of Islam, have suffered severe social, political, cultural and economic damage, whose destructive and lasting effects on behavioral, ideological and cultural levels have not yet disappeared and in Has the year 1357 been abused by Shia fraudsters, by which they make the most hateful insults to the human dignity of Iranians and call them imperfect and in need of guardians?
The hypothesis of Iranian golden civilization, Islamic in the early centuries of Islam and the flourishing of science and philosophy, which is presented by some domestic or foreign researchers, is an almost fake hypothesis and to some extent the same level as the religious hypothesis of Velayat Faqihan. The enormous and unprecedented dimensions of social damage, the product of the brutal and cowardly attacks of the newly converted Arabs on Iran, have never allowed the formation of a civilization that represents the authentic Iranian culture, and attaching the golden civilization of Islam to Iran is a historical and permanent forgery that will never be removed. The sober mentality of real Iranians will not disappear. French philosopher Ernest Renan says: There is no compatibility between Islam, science and philosophy, and everything known as Islamic science or Islamic philosophy is a pure translation of Greek texts. According to this philosopher, Islam, like other political religions, is against rationalism and free thought and considers it responsible for the backwardness of all Islamic countries. After all, all the Muslim scientific personalities had problems with the rulers and rulers during the time of religious governments and they never reached their discoveries under the shadow of their support.
A barbaric religion whose laws and sharia were formed from the moment of establishment based on aggression and plunder, how and based on which logical argument can it be the origin of civilization? The translation movement in the Umayyad court led to the foundation of branches of mathematics such as algebra, trigonometry, and experimental sciences such as chemistry, alchemy, physics, medicine, and philosophy from the Greek language, and due to the efforts of Iranian Muslim men such as Ibn Sina or Nizam al-Mulk, these sciences were popularized. find that it has nothing to do with Islam and its civilization. The unjustified distortions made by some people in this field who try to present the religious rulers of the Umayyads and the Abbasids as scholars and without any religious bias, or call the religious rulers of Al-Buyeh free-spirited, are completely falsifications of the facts. Because if the rulers of Bani Abbas were scholars, they wouldn’t have beaten the book on the head of Zikriya, who denied the prophethood, so much that his eyes were blinded. Or if the rulers of El Boyeh were free-spirited, they would not have caused the spread and origin of all these superstitions and religious scandals about Ashura and other superstitious religious ceremonies among Iranians.
Another example of these insults and contradictions in the present time are Khamenei’s words. The talkative leader of the Islamic Republic has repeatedly called outstanding and judicious kings such as Cyrus, Dariush, and Anoushirvan the tyrants of history and corrupt and debaucherous kings, while according to the testimony of all historians and archaeologists, Cyrus the Great, the creator of the first charter of human rights, legal equality, It is religious freedom and the abolition of slavery, and Darius warned his people against lies and the enemy’s army, and Anoushirvan also created an acceptable way and method in Iran. In one place, Khamenei mentions the collapse of Kasra Palace congresses at the time of the birth of Muhammad, the Prophet of Islam, which is a clear insult to the history of ancient Iran and the Sassanid kings. In another place, he and his fellow thinkers call Persepolis, this architectural masterpiece and the honor of all times, as a few worthless columns and a symbol of the Taghut, which shows the depth of their hatred for the ancient and precious culture of Iran.