سایت خبری تحلیلی کیهان نوین
مروری بر دورانی پرافتخار؛ زمانی که ایران به دلیل اهمیت اقتصادی و سیاسی از نیروهای بزرگ غیراتمی جهان بود!

مروری بر دورانی پرافتخار؛ زمانی که ایران به دلیل اهمیت اقتصادی و سیاسی از نیروهای بزرگ غیراتمی جهان بود!

این روزها رژیم اشغالگر اسلامی ‌با رئیس دولتی که به «قاضی مرگ» مشهور است صحبت از برنامه‌های عمرانی کلان به میان آورده که نه منابع مالی آن به تمامی ‌مشخص است و نه ماهیت برنامه‌های قابل اجرا تعیین شده است. به عبارت دیگر هیچکس حتا خود رئیس جمهوری اسلامی ‌هم اطلاع ندارد که کیفیت و کمیت برنامه‌ها به چه صورت هستند، اولویت‌ها کدامند و ضرورت‌ها کجا هستند.  رژیم ملایان به روال همیشگی فقط با ادّعا و حرف، عجولانه برنامه‌های «سازندگی» را یکی پس از دیگری در مدت چهل و دو سال عمر خود به دست سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپرده، ولی در عمل بجز حفر چند دالان مترو به نام بنیان‌های مترو تهران که به دست چینی‌ها و چند سکوی سیمانی به عنوان پایگاه نیروی اتمی‌ بوشهر که به وسیله روس‌ها بر پا کرده کار دیگری انجام نداده است.

رژیم ملایان فقط با ادّعا و حرف، در عمل بجز حفر چند دالان مترو به نام بنیان‌های مترو تهران که به دست چینی‌ها و چند سکوی سیمانی به عنوان پایگاه نیروی اتمی‌ بوشهر که به وسیله روس‌ها بر پا کرده کار دیگری انجام نداده است.
دنبال کردن برنامه‌های عمرانی یکی پس از دیگری و پدیده سرمایه‌گذاری در چهار گوشه جهان امری بود که در ایران از دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آغاز شده بود. در این مسیر بیش از هر منطقه، جنوب ایران مورد توجه بود. ایران در سال ۱۹۷۴ بیش از ۳۰ میلیارد دلار در استان‌های جنوبی خود سرمایه‌گذاری کرد.
ایران در سال ۱۹۷۸ یعنی یکسال قبل از فاجعه انقلاب اسلامی در ایران، طبق آمار سازمان ملل متحد یکی از ۱۵ کشور مهم دنیا محسوب می‌شد. تولید نا خالص ملی ایران در این سال بیش از ۴۰ میلیارد دلار بالغ شد. این رشد عظیم ، سریع و بی‌سابقه ایران را در زمره ۱۲ کشور معتبر اقتصادی جهان قرار داد. در این سال کشور ما از نظر ذخایر ارزی مقام سیزدهم را در جهان داشت، و بالاخره از نظر قدرت نظامی‌، ایران یکی از نیروهای بزرگ غیراتمی‌ جهان شناخته می‌شد.

این نحوه برخوردهای پوشالی رژیم با نیازهای واقعی کشور برای پیشرفت و آبادانی، مرا به یاد آخرین برنامه عمرانی پنجساله در حکومت پادشاهی انداخت که در آن اولویت‌ها مشخص و برنامه‌ریزی‌ها دقیق و واقعی بود.
برنامه عمرانی پنجساله پنجم ایران در آن زمان با بودجه‌ای معادل ۶۵ میلیارد دلار شروع شد که فقط ۱۸ میلیارد دلار آن از فروش نفت تأمین گردید. این بزرگترین کوششی بود که از جانب کشوری خارج از قدرت‌های بزرگ در راه صنعتی شدن به عمل آمده بود.
به دلیل همین برنامه‌های اساسی و بسیار بزرگ عمرانی بود که انتظار می‌رفت ایران تا سال ۱۹۸۵ جزو پانزده قدرت بزرگ جهان شود.

دنبال کردن برنامه‌های عمرانی یکی پس از دیگری و پدیده سرمایه‌گذاری در چهار گوشه جهان امری بود که در ایران از دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آغاز شده بود. در این مسیر بیش از هر منطقه، جنوب ایران مورد توجه بود.
ایران در سال ۱۹۷۴ بیش از ۳۰ میلیارد دلار در استان‌های جنوبی خود سرمایه‌گذاری کرد.
طرح‌های وسیعی برای استخراج ذخایر آب‌های زیرزمینی و همچنین برنامه‌های نصب دستگاه‌های عظیم تصفیه برای شیرین کردن آب در خلیج فارس و دریای عمان در دست اجرا بود.
اولین دو نیروگاه اتمی‌ که درواقع شروع بهره‌برداری از انرژی هسته‌ای برای تولید الکتریسیته را به ایران نوید می‌داد در نزدیکی خلیج فارس شروع به ساختن شد.
ایران امیدوار بود تا سال ۱۹۸۲ حدود ۲۳هزار مگاوات در سال انرژی اتمی‌ (نیروی برق) تولید کند. همچنین برنامه‌ریزی به منظور احداث سه کارخانه فولادسازی در سواحل جنوبی ایران به پایان رسیده بود.

۲

پیش‌بینی می‌شد محصول این کارخانه‌ها معادل ۱۲ میلیون تُن از ۱۶ میلیون تُن فولاد مورد نیاز سالیانه کشور را که درواقع سه چهارم احتیاجات ایران بود تا سال ۱۹۸۰ تأمین کند.
ذخایر وسیع مس ایران که یکی از غنی‌ترین ذخایر مس دنیا به حساب می‌آید در سرچشمه کرمان توسعه بی‌سابقه‌ای یافت.
مراکز بزرگ صنایع پتروشیمی‌ ایران تقریباً تماماً در ناحیه خلیج فارس از مرحله طرح گذشته و در حال ساخته شدن بودند.
طرح‌های وسیع و برنامه‌های درازمدتی در مورد صنعت شیلات در خلیج فارس در دست تهیه بود و بر آورد شده بود که صنعت شیلات جنوب توانایی تأمین پروتئین مورد نیاز اهالی جنوب کشور را داشته باشد. همچنین پیش‌بینی می‌شد که درآمد دولت از صادرات محصولات شیلات جنوب سالیانه بیش از یک میلیارد دلار باشد.
راه‌های ارتباطی تراز اول از جمله راه‌های آهن، مراکز شبکه‌های حمل و نقل ایران را به جنوب کشور ارتباط می‌داد.
جمیت بندرعباس از ۱۲ هزار نفر در سال ۱۹۶۰ به ۲۵۲  هزار نفر در سال ۱۹۷۹ افزایش یافت. سریع‌ترین توسعه منطقه‌ای ایران در استان خوزستان، جایی که تا به امروز به مدت بیش از ۱۱۰ سال نفت را چون خون در پیکر ایران روان داشته به وقوع پیوست، در حالی که استان‌های کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان به نام خوزستان‌های سال‌های دهه ۱۹۸۰ نامیده می‌شدند.

این ترقی و توسعه در زمانی پی‌ریزی و به اجرا گذاشته شد که پادشاه فقید ایران رسماً اعلام کرد تا آنجا که به دریاها مربوط می‌شود، هیچ مرزی وجود ندارد؛ از این پس مرز دریایی ایران در اقیانوس هند است.

دولت ایران در سال‌های قبل از فاجعه ۱۹۷۹ به خلیج فارس فقط به صورت اقتصادی یا مسیری برای عبور نفتکش‌ها نگاه نمی‌کرد زیرا نزدیک به یک میلیون تَن از هموطنان ایرانی‌تبار ما در کرانه‌های جنوبی خلیج فارس زندگی می‌کردند.  اما از اواسط دهه ۱۹۶۰ سیل مهاجران ایرانی به شیخ‌نشین‌های خلیج فارس رو به کاهش گذاشت.
از اواخر سال۱۹۶۱ با آغاز شکوفایی ناگهانی اقتصاد ایران و فراهم شدن فرصت‌های کار و ااشتغال جریان معکوس شد. این یکی از نتایج و پیامدهای افزایش کامیابی‌های اقتصادی و سیاسی ایران بود که مهاجران بیش از پیش ایرانی بودن خود را تصدیق می‌کردند و به آن افتخار می‌نمودند. مردمی‌ که قبلاً ترجیح می‌دادند که ظاهراً صورت غیرایرانی به خود بگیرند و ریشه‌های ایرانی خود را پنهان کنند و یا احیاناً از یاد ببرند، ناگهان به این سرچشمه‌ها پی بردند و آنها را بازشناسی کردند. به موازات این تحولات، بانک‌های ایرانی و سازمان‌های بازرگانی دولتی و خصوصی موفق به استقرار خود در ممالک عرب گردیدند. تعداد مدارس و بیمارستان‌های ایرانی در کشورهای کوچک و بزرگ عربی حوزه خلیج فارس توسعه فراوان یافت و از طرف دیگر ایرانیان ثروتمندی که در کشورهای عربی کار می‌کردند و اقامت دائم داشتند به خرید املاک و سرمایه‌گذاری نه در کشورهای عربی بلکه در ایران اقدام کردند.

۳

در زمان ملی شدن صنعت نفت ایران در سال ۱۹۵۱، ایران فقط از لحاظ جغرافیایی در خلیج فارس حضور داشت حال آنکه در دهه ۱۹۷۰ شاهد خودنمایی ایران به عنوان تنها قدرت اصلی اقتصادی و نظامی‌ خلیج فارس بودیم.
در این سا‌ل‌ها بانک‌های گوناگون و سازمان‌های بازرگانی ایرانی حوزه داد و ستد‌های کشور ما را حتا تا بندر هنگ‌کنگ و حاشیه اقیانوس کبیر گسترش دادند.
ایران با تمام کشورهای آسیایی رابطه برقرار ساخت و در سال ۱۹۷۸ قبل از وقوع فاجعه در ایران تعهدات مالی و تجاری ایران با کشورهای شرق مرزهای خود تا ارقام هنگفتی فزونی یافت.
کشور هندوستان اعتباری به ارزش یک میلیارد دلار از ایران دریافت کرد.
به پاکستان ۷۵۰ میلیون دلار وام اعطا شد.
به بنگلادش ۱۰ میلیون دلار داده شد و افغانستان ۵۰ میلیون دلار دریافت کرد.
موافقتنامه‌های بازرگانی به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار با استرالیا و ۷۵۰ میلیون دلار با کره جنوبی به امضا رسید.
به اندونزی برای تأسیس یک مجموعه پتروشیمی‌ ۲۵۰ میلیون دلار وام داده شد.
موافقتنامه‌های مشابهی با تایلند، مالزی و سنگاپور تنظیم گردید و اعتباری به میزان ۶۵ میلیون دلار به سریلانکا واگذار گردید.
به کنیا مبلغ ۲۰ میلیون دلار اعتبار داده شد.
همچنین مبلغ ۳۰۰  میلیون دلار برای سرمایه‌گذاری در سودان در نظر گرفته شد.
بانکها و مؤسسات تجارتی در کشورهای اوگاندا، سومالی و تانزانیا ایجاد گردید و کمک‌های فنی و مالی بلا عوض به کشور یمن شمالی پیشنهاد شد.
جزیره موریس در اقیانس هند طبق قراردادی متعهد شد که برای نیروی دریایی عظیم، بسیار مدرن و غرورآفرین ایران بنادر خدماتی در نظر بگیرد.
ایران همچنین قرارداد مهمی‌ با استرالیا در مورد خرید اورانیوم برای استفاده در دستگاه‌های نیروی هسته‌ای خود منعقد کرد.

در این سال‌ها، ایران مصّمم شد تا هرچه بیشتر نقش تاریخی و سازنده خود را در خلیج فارس به عهده بگیرد.  مخالفت ایران با انگلستان مانع از آن شد که این کشور خواسته‌ی دیرینه خود را برای تشکیل فدراسیون پنج امارت کوچک ساحلی همراه با شیخ‌نشینهای قطر و بحرین به انجام برساند. ولی پس از گذشت مدّت کوتاهی از فاجعه ۱۹۷۹ انگلستان به این موضوع جامه عمل پوشاند که این روزها به نام «شورای همکاری‌های کشورهای خلیج فارس» معروف است.
حدود صد و بیست سال قبل در زمان ضعف حکومت مرکزی قاجار در ایران سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به وسیله انگلستان استعمارگر تصّرف شده بود ولی ایران در سال ۱۹۷۵ با شهامت و ابتکار پادشاه فقید ایران حاکمیت خود را بر این سه جزیره همیشه ایرانی در تنگه هرمز تثبیت کرد. عهدنامه مرزی سال۱۹۳۷ بین ایران و عراق که با اعمال زور انگلستان تحمیل شده بود باطل اعلام و قرارداد جدیدی منعقد شد که با تمام خواسته‌های ایران در اروندرود مطابقت داشت.

۴

در سال ۱۹۷۶ ایران بیش از هفت درصد از درآمد ناخالص ملی خود را به عنوان کمک به کشورهای جهان سوّم و تحت توسعه اعطا کرد، در صورتی که آمریکا، ژاپن و کشورهای صنعتی اروپای غربی که در آن زمان بیش از ۷۰ در صد تبادلات تجاری بین المللی را کنترل می‌کردند فقط سه در صد از درآمد ناخالص ملی خود را در اختیار این کشورها گذاشتند.

ایران در سال ۱۹۷۸ یعنی یکسال قبل از فاجعه انقلاب اسلامی در ایران، طبق آمار سازمان ملل متحد یکی از ۱۵ کشور مهم دنیا محسوب می‌شد. تولید نا خالص ملی ایران در این سال بیش از ۴۰ میلیارد دلار بالغ شد. این رشد عظیم ، سریع و بی‌سابقه ایران را در زمره ۱۲ کشور معتبر اقتصادی جهان قرار داد. در این سال کشور ما از نظر ذخایر ارزی مقام سیزدهم را در جهان داشت، و بالاخره از نظر قدرت نظامی‌، ایران یکی از نیروهای بزرگ غیراتمی‌ جهان شناخته می‌شد.

کیهان نوین ققنوسی است که از خاکستر کیهان غصب شده توسط جمهوری اسلامی و فریاد آزادیخواهی ملت ایران متولد شده و با هدف مرتبط ساختن ایرانیان پراکنده در همه ی کشور ها و آگاه ساختن آنان از اوضاع و احوال و آنچه به ایران مربوط است، نفس می کشد.'