نیما نوروزی
اعتیاد، فقر و فحشا سه مسئله مهم اجتماعی است که درکشور بطور محسوس وجود دارد زیرا رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی توانست در طول دوران دیکتاتوری خود تمامی خانواده های ایرانی را به طرز وحشتناکی درگیر آن کند. تا از این طریق و با سرگرم کردن جوانان و خانواده های آنان هم بهانه و اهرم فشاری برای بازداشت شکنجه و سرکوب جوانان و مردم عزیز ایران در دست داشته باشد.
پایین آمدن سن فحشا، شیوع مواد مخدر، فقر و مشکلات مالی، طلاق و فروپاشی خانواده، کاهش اعتماد به مسئولان و مسائلی از این قبیل همه و همه می تواند بخشی از مشکلات فقر و فحشاء در میان خانواده های ایرانی باشد. با توجه به این که رژیم منحوس جمهوری اسلامی سال ها است پی برده که ارزش و اعتباری در نزد مردم ایران ندارد سعی کرد تا با دامن زدن به این گونه مسایل راه را برای بروز چنین مشکلات و معضلاتی هموارتر کند تا جایی که امروز با قدم زدن در هر پارکی شما قادر به تهیه انواع مواد مخدر از قبیل شیشه، تریاک، حشیش، کراک و … خواهید بود و با گذر از دادسراهای خانواده می توانید به درستی دریابید که معضل طلاق چگونه به صورت یک اپیدمی دامن گیر تمام خانواده های ایرانی شده است.
حال رژیم خونخوار و دیکتاتور جمهوری اسلامی که در طول نزدیک به 4 دهه حکومت مفتضحانه خود مکررا ثابت کرده که هیچگاه ترحم و دلسوزی برای مردم نداشته و نخواهد داشت، برای حفظ و بقای خود با سوء استفاده از چنین وضعیتی دست به سرکوب مردم میزند و فریاد ها و صداهای منتقدان را در نطفه خفه می کند تا با استفاده از این سیاست و با کمک خواب و غفلت مردم ایران به اهداف شوم خود دست پیدا کند.
سنین ۱۵الی ۱۸ سال که بدترین شرایط سنی و اوج شهوت و نیاز جنسی هر فرد نوجوان و جوانان است و باید در این محدوده سنی برخی مراقبت ها و ارتباط ها کنترل شود، اما ایجاد محدودیت های آزار دهنده به نام دین، وجود تعصبات قومی و اعتقادی و همچنین عدم اطلاع رسانی مناسب و آگاهی کافی در میان نوجوانان، جوانان و خانواده ها، همه و همه بخشی از مشکلات جامعه امروز ایران در مواجهه با سیاست های غلط و ددمنشانه رژیم جمهوری اسلامی در سرکوب آزادی، دموکراسی و آزادی های فردی و اجتماعی است تا جایی که امروز پایین آمدن سن فحشا، شیوع مواد مخدر، فقر و مشکلات مالی، طلاق و فروپاشی خانواده و مسائلی از این قبیل را به طور محسوس می توان در پیرامون هر شخص و خانواده ای احساس کرد.
مردم ایران در حال حاضر بازیچه یکی از مخوف ترین رژیم های تاریخ بشریت هستند و اگر مردم ایران از خواب بیدار نشوند روزهایی به مراتب بدتر از این را در پیش رو خواهند داشت و باز هم تنها کسانی که بیشترین آسیب را خواهند دید خود مردم ایران هستند و اگر امروز از خواب بیدار نشوند در آینده ای بسیار نزدیک در کشور متلاشی شده و بسیار فقیری از خواب بیدار خواهند شد که دیگر هیچکس را یارای مقابله با آن نیست.
مطابق با آمار بانک مرکزی، هماکنون بیش از 14 میلیون نفر در کشور در زیر خطر شدید فقر به سر میبرند و بخش عمدهای از کارمندان و کارگران قادر به تأمین هزینههای خانواده خود که براساس آمارهای رسمی در شهرهای بزرگ ماهانه بیش از یک میلیون تومان و در روستاها بیش از 800 هزار تومان است، نیستند، اضافه بر آن که معضلات گستردهای نظیر کودکان خیابانی، دختران و زنانی که از شدت فقر به فحشا کشیده شدهاند و… که در آمار رسمی نمیتوان ردی از آنان جست.
بیایید آمار تعداد معتادان، نسبت بانوان محجبه و متدین به دختران و زنان بدحجاب، درصد افراد مقید به واجبات شرعی به ویژه نماز و روزه، میزان رباخواری و حرامخواری، مصرف مشروبات الکلی و فساد جنسی در سطوح مختلف از تماشای تصاویر مستهجن تا روابط نامشروع را با امروز مقایسه کنیم آن وقت با یک حساب سرانگشتی به نتایج جالب توجهی دست خواهیم یافت.
استفاده ابزاری یا به عبارت دقیقتر سوء استفاده از ارزشها و آرمانهایی نظیر عدالت، آزادی و دین موجب شده است تا نوعی دلزدگی و مقاومت در برابر آنها در اقشار مختلف جامعه به وجود آید، امروز بخشی بزرگی از جامعه نسبت به دین و آزادیخواهی حساسیت منفی پیدا کردهاند و اینها نتیجه نگاه ابزاری به ارزشها و انحصار طلبی قدرت و منافع برای مسوولان و سیاستمداران بی سواد، حریص و خونخوار رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی است.
امروز رژیم سرکوبگر، دیکتاتور و خونخوار جمهوری اسلامی بیش از 30 سال از عمر خود را سپری کرده، زمانی که دقیقاً معادل یک نسل است. پس آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده که از خود بپرسیم ارمغان این رژیم منحوس و خونخوار در طول دوران حکومت نکبت بار خود چه بوده؟
آری فقر، فحشا ، اعتیاد و سرکوب تنها ارمغان جمهوری اسلامی برای ملت بزرگ ایران است.