سایت خبری تحلیلی کیهان نوین

شبکه یک تلویزیون دولتی آلمان: بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی «مردم ایران» هستند

وبسایت وابسته به شبکه یک تلویزیون دولتی آلمان در مقاله‌ای به قلم «اولریش پیک» با عنوان «ملاهای ایران با روزهای سختی روبرو هستند» با اشاره به سالگرد «انقلاب۵۷» در ایران می‌نویسد حکومت مشروعیت خود را در میان مردم از دست داده و برخلاف آنچه وانمود می‌کند بسیار آسیب‌پذیر شده و هیچ امکانی برای پاسخگویی به نیازهای مردم و تغییر در وضعیت کنونی ایران ندارد.

In an article written by “Ulrich Peek” titled “Iranian mullahs are facing difficult times”, the website affiliated with a German state television channel, referring to the anniversary of the 1979 revolution in Iran, writes that the government has lost its legitimacy among the people and contrary to what It pretends that it has become very vulnerable and has no possibility to respond to the needs of the people and change the current situation of Iran.

کیهان نوین: وبسایت وابسته به شبکه یک تلویزیون دولتی آلمان در مقاله‌ای به قلم «اولریش پیک» با عنوان «ملاهای ایران با روزهای سختی روبرو هستند» با اشاره به سالگرد «انقلاب۵۷» در ایران می‌نویسد حکومت مشروعیت خود را در میان مردم از دست داده و برخلاف آنچه وانمود می‌کند بسیار آسیب‌پذیر شده و هیچ گزینه‌ای برای پاسخگویی به نیازهای مردم و ایجاد تغییر در آینده ایران ندارد.
-«هرکسی که نگاه دقیق‌تری به ایران بیندازد درخواهد یافت که قدرت نظام به اندازه‌ای که نمایندگان رژیم به آن باور دارند، نیست چنانکه در هفته‌های اخیر، سپاه پاسداران مجبور شد برای از دست دادن چند نفر از اعضای مهم خود عزاداری کند. این وضعیت به خوبی نشان می‌دهد که هم امنیت داخلی و هم پدافند هوایی جمهوری اسلامی کاستی‌هایی دارد».
-«میزان مخالفت مردم با رژیم در انتخابات اسفندماه مشخص خواهد شد و پیش‌بینی می‌شود که احتمالاً میزان مشارکت به پایین‌ترین حد خود در تاریخ انقلاب اسلامی برسد».
-«تنها امکانی که رژیم بتواند شهروندان را به سمت خود بازگرداند، شاید، احتمال تحمیل یک حمله نظامی به ایران باشد. در این صورت بعید نیست کل کشور در مقابل دشمن خارجی متحد شود. همانطور که در جنگ با عراق اتفاق افتاد. اما نه ایالات متحده و نه اسرائیل احتمالاً این «نفع» را به آخوندها نخواهند رساند».

وی بر اساس فضای داخلی و وضعیت بین‌المللی جمهوری اسلامی استدلال می‌کند «از نظر جهان خارج، تهران قوی و مایل به درگیری به نظر می‌رسد. اما نگاهی به درون جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که بزرگترین دشمن رژیم، مردم ایران هستند.»

نویسنده در مقدمه این مقاله که ۱۱ فوریه (۲۲ بهمن‌ماه) همزمان با برگزاری راهپیمایی حکومتی در سالگرد انقلاب۵۷ در ایران منتشر شد عنوان می‌کند، «امروز وقتی در ایران چهل و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی را جشن می‌گیرند، احتمالاً در سخنرانی‌های پُرشور عنوان می‌شود هیچ مشکلی در عملکرد عظیم‌ نظام وجود ندارد… در راهپیمایی اجباری حامیان رژیم، احتمالاً دوباره شعارهای قدیمی مثل «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» شنیده و به مناسبت هفته‌ها مقاومت در برابر اسرائیل سرودهای حماسی پخش می‌شود… علاوه بر این، خیلی واضح است که آنها بار دیگر همچنان که در هفته‌های اخیر بارها بیان شد رو به به دشمنان رژیم خواهند گفت: جمهوری اسلامی با اقتدار به راهش ادامه خواهد داد و به هرگونه تجاوز پاسخ دندان‌شکن می‌دهد.»

در این مقاله با اشاره به کشته شدن رضی موسوی مسئول تدارکات «سپاه قدس» و به دنبال آن کشته شدن چهار نفر از افسران اطلاعاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حملات هوایی اسرائیل به سوریه و همچنین انفجارهای مرگبار کرمان با بیش از ۹۰ کشته در سالمرگ قاسم سلیمانی و درگیری موشکی رژیم با پاکستان، تأکید شده «آسیب‌پذیری نظام بیشتر از آن چیزیست که ادعا می‌شود و اگر کسی نگاه دقیق‌تری به ایران بیندازد در خواهد یافت که قدرت نظام به اندازه‌ای که نمایندگان رژیم به آن باور دارند، نیست چنانکه در هفته‌های اخیر، سپاه پاسداران مجبور شد برای از دست دادن چند نفر از اعضای مهم خود عزاداری کند. این وضعیت به خوبی نشان می‌دهد که هم امنیت داخلی و هم پدافند هوایی جمهوری اسلامی کاستی‌هایی دارد.»

اولریش پیک در ادامه تأکید می‌کند «مشکل واقعی حاکمان ایران کمتر و کمتر شدن مشروعیت نظام بین مردم است.»

وی توضیح می‌دهد: «ماه‌ها پس از درگذشت مهسا امینی و آغاز تظاهرات سراسری دیگر مشخص شده است که یک گروه اقلیت اسلامگرا در رأس نظام بر اکثریت مردم که ناراضی هستند حکومت می‌کند. استفاده از خشونت برای حفظ قدرت نظام تبدیل به یک عادت شده است، در این شرایط میزان مخالفت مردم با رژیم در انتخابات اسفندماه مشخص خواهد شد و پیش‌بینی می‌شود که احتمالاً میزان مشارکت به پایین‌ترین حد خود در تاریخ انقلاب اسلامی برسد.»

در بخش دیگری از این نوشتار آمده «بسیاری از مردم خواهان تحریم انتخابات اسفندماه هستند. طبق نظرسنجی وبسایت خبرآنلاین در اواخر دی‌ماه ۱۴۰۱ حداکثر ۳۰ درصد از ایرانیان در سراسر کشور خواهان شرکت در انتخابات هستند. بر اساس این نظرسنجی میزان مشارکت در استان تهران ۲۲ درصد و در خود پایتخت کمتر از ۱۵ درصد پیش‌بینی شده است. این مورد اخیر احتمالاً برای وجهه نظام مشکل ایجاد می‌کند. وقتی انتخابات در کلانشهرها برگزار می‌شود روزنامه‌نگاران خارجی معمولاً این فرصت را دارند که از شعب خاص اخذ رأی بازدید کنند تا میزان مشارکت را ببینند. در حالی که نتیجه نظرسنجی خبرآنلاین از خروجی وبسایت حذف شده، گزارش‌هایی مبنی بر برگزاری تظاهرات در برخی شهرها منتشر شده است که شهروندان خواستار تحریم انتخابات شدند.»

اشاره این مقاله به تجمعات کارگران و بازنشستگان در نقاط مختلف ایران است که در آن شعار می‌دهند که رأی نمی‌دهند.

نویسنده بر اساس اظهارات و اعترافات شماری از خودی‌های نظام در مورد به خطر افتادن موقعیت حکومت می‌گوید، انتقاد افراد نزدیک به حکومت نیز زیاد شده و می‌گویند «خسته شدیم». اشاره وی به صحبت‌های اخیر غلامعلی رجایی مشاور سابق علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین جمهوری اسلامی، در یک مصاحبه ویدئویی است که گفت، «قطعاً ۷۰ تا ۷۵ درصد» مردم نظام مبتنی بر دین را نمی‌خواهند: «به زودی خواهیم دید. در اقلیت هستیم، خسته شدیم، جمهوری اسلامی دیگر چیزی برای ارائه ندارد و اوضاع نمی‌تواند به همین منوال ادامه پیدا کند.»

اولریش پیک در پایان می‌نویسد: «نمی‌شود انتظار داشت شکاف بزرگی که بین مردم ایران با حکومت افتاده در آینده دوباره کم شود. همین مسئله ممکن است دلیلی برای عدم مداخله فعالانه جمهوری اسلامی در درگیری‌های نظامی بین اسرائیل و حماس باشد. حاکمان تهران هیچ حمایتی از سوی مردم برای چنین اقدامی نخواهند داشت. تنها امکانی که رژیم بتواند شهروندان را به سمت خود بازگرداند، شاید، احتمال تحمیل یک حمله نظامی به ایران باشد. در این صورت بعید نیست کل کشور در مقابل دشمن خارجی متحد شود. همانطور که در جنگ با عراق اتفاق افتاد. اما نه ایالات متحده و نه اسرائیل احتمالاً این «نفع» را به آخوندها نخواهند رساند.»

کیهان نوین ققنوسی است که از خاکستر کیهان غصب شده توسط جمهوری اسلامی و فریاد آزادیخواهی ملت ایران متولد شده و با هدف مرتبط ساختن ایرانیان پراکنده در همه ی کشور ها و آگاه ساختن آنان از اوضاع و احوال و آنچه به ایران مربوط است، نفس می کشد.'