سایت خبری تحلیلی کیهان نوین

دشمنی جمهوری اسلامی با تاریخ ملّی و پادشاهی ایران؛ چرا؟!

حجت‌الاسلام علی مصلح مدیر گروه رشته «زرتشت و باستانگرایی» حوزه علمیه قم ۲۴ مهرماه  ۱۴۰۲ درباره گسترش باستانگرایی میان ایرانیان در سخنانی اظهار نظر کرد که باستانگرایی یعنی گرایش به باستان و عَلَم کردن تاریخ، هویت و آثاری که از دل باستان‌شناسی بیرون آمده در مقابل «تمدن اسلامی» و «آنچه که اسلام به ارمغان آورده است». وی مدعی شد «باستانگرایی به نوعی دهن‌کجی به اسلام است.» یک ماه بعد حجت‌الاسلام غلامرضا نوادری دبیر علمی باستانگرایی حوزه علمیه قم در سخنانی ادعا  کرد که کوروش پیامبر نبوده و اصلا وجود نداشته است! وی همچنین در اظهارات خود مدعی شد که ذوالقرنین همان کوروش نیست. وی این پادشاه بزرگ ایران را «اشغالگر» خواند.

Hojjat-ul-Islam Ali Mosleh, director of the “Zoroastrianism and Antiquarianism” department of Qom Seminary, on October 24, 2023, commented on the spread of antiquarianism among Iranians in his words that antiquarianism means the tendency to the ancient and to mark the history, identity, and works that came out of the heart of archeology in contrast to ” Islamic civilization” and “what Islam has brought”. He claimed that “archaism is a kind of perversion of Islam.” A month later, Hojjat-ul-Islam Gholamreza Navadari, the scientific secretary of archeology of Qom seminary, claimed that Cyrus was not a prophet and did not exist at all! He also claimed in his statements that Zulqarnain is not the same as Cyrus. He called this great king of Iran “occupier”.

کیهان نوین:  یک روزنامه‌نگار: «نگاه ملایان در جمهوری اسلامی به تاریخ پادشاهی و شاهنشاهی چند هزار ساله ایران نگاه مثبتی نیست، طبعا اینها مجبور به نادیده گرفتن بخش بزرگ و رویدادهای مهمی از تاریخ ایران هستند.»
«آنها در جبهه جنگ ۱۴۰۰ سال پیش و حمله اعراب به ایران نیز قطعاً از اعراب و مسلمانان مهاجم دفاع می‌کنند نه پادشاهی ساسانی!»
یک کارشناس ارشد علوم سیاسی می‌گوید: «ممکن است بخش گمنام و کوچکی در حوزه علمیه قم معتقد به تاریخ چند هزار ساله ایران و پادشاهان باکفایتی مثل کوروش و داریوش باشند چرا که اگر اینها بخواهند این بخش از تاریخ را نادیده بگیرند گویی در روز روشن، تابش نور خورشید در آسمان را انکار می‌کنند؛ همه می‌دانند چنین انکاری بیهوده و بی‌حاصل است.»

دلیل مخالفت مقامات جمهوری اسلامی با تاریخ ایران باستان از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ چرا این موضوع از سوی حوزه علمیه قم و ملایان مطرح و دنبال می‌شود؟ و از کی مورد توجه و حساسیت جمهوری اسلامی قرار گرفته است؟ کیهان لندن برای یافتن پاسخ به این پرسش‌ها با دو تحلیلگر سیاسی و فرهنگی ساکن ایران گفتگو کرده است.

علیرضا دانش‌آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان اینکه نظام جمهوری اسلامی و نظام ملا‌ها از ابتدا نگاه خوبی به تاریخ پیش از دوره جمهوری اسلامی و همچنین پیش از اسلام نداشته معتقد است: «نگاه آنها نسبت به نظام پادشاهی در ایران منفی است، چه زمانی که دستاورد‌ها و اقدامات رضاشاه یا پسرش محمدرضا شاه را نادیده می‌گرفتند و هیچ ارزشی برای آن دستاوردها قائل نبودند جز اینکه بگویند آنها ویران کردند و بردند! البته بجز پادشاهان صفوی که بیشترین دیدگاه و قرابت فکری را مراجع شیعه با آنها احساس می‌کنند. حتا گفته شده خود خامنه‌ای علاقه بسیار شدیدی به حکومت صفوی و مطالعه تاریخ این سلسله دارد از این لحاظ که آنها پایه‌گذار مذهب شیعه در ایران بوده‌اند. به همین دلیل آنها پادشاهی صفوی را چندان مشکل‌ساز نمی‌دانند بجز اینکه خامنه‌ای از سلطان حسین صفوی گفته که میخوارگی می‌کرد و ایران را در سراشیبی سقوط قرار داد. البته در دوره‌ای اصلاح‌طلبان خطاب به او می‌گفتند که الان خودش هم دست کمی از شاه سلطان حسین صفوی ندارد. بجز دوره پادشاهی صفوی و پادشاهانی چون شاه اسماعیل صفوی و شاه عباس که شیعه پا گرفت و ملاصدرا ظهور کرد و فلسفه صدرایی را پایه‌گذاری کرد، رهبری جمهوری اسلامی هیچ دوره پادشاهی در  ایران را قبول ندارد.»

این کارشناس ارشد علوم سیاسی با بیان اینکه فلسفه صدرایی امروز منشأ و مبدا بسیاری از دروس فلسفی و فقهی در حوزه علمیه است اضافه می‌کند: «در حوزه علمیه قم معتقدند فلسفه مشاء که متعلق به بوعلی سینا و فارابی است برگرفته از فلسفه یونان است و برای این فلسفه اصالت چندانی قائل نیستند ولی فلسفه جدیدی که بعدا شکل گرفت فلسفه صدرایی است که ملاصدرا پایه‌گذار آن بود و اساس و شاکله‌ی دروس و مباحث فقهی  حوزه علمیه را تشکیل می‌دهد.»

مرجان روزنامه‌نگار در تهران هم معتقد است: «نگاه ملایان در جمهوری اسلامی به تاریخ پادشاهی و شاهنشاهی چند هزار ساله ایران نگاه مثبتی نیست، طبعا اینها مجبور به نادیده گرفتن بخش بزرگ و رویدادهای مهمی از تاریخ ایران هستند. البته رویه سلسله‌های پادشاهی در تاریخ ایران در برخورد با مردم، نگاه از بالا بوده و خود حکومت جمهوری اسلامی هم دست کمی از آنها ندارد.  بسیاری از مفسران و تحلیلگران معتقدند آنچه در ایران به عنوان حکومت عرضه می‌شود نه جمهوری اسلامی بلکه «سلطنت فقاهتی» است. اینها هم عملاً دارند سلطنت می‌کنند و اگر تئوری جانشینی خامنه‌ای با مجتبی خامنه‌ای عملی شود، باید گفت که نظام سلطنتی فقاهتی در ایران فقط روکش و ظاهر جمهوری دارد.»

کوروش در شکارگاه، کاخ ورسای پاریس، نقاشی از کلود آدران دوم

وی در ادامه توضیح می دهد: «به هر حال یکی از دلایلی که باعث می‌شود چنین ملا‌ها و آخوند‌هایی تاریخ چندین هزار ساله ایران را نادیده بگیرند یا موضوع پادشاهی کوروش و تمامی پادشاهان با کفایت ایران در گذشته را انکار کنند، این است که اینها همواره ادعا می‌کنند تنها قدرت و حکومتی که بعد از ظهور اسلام توانسته آموزه‌های اسلامی را پیاده کند ما هستیم. به این خاطر مایل نیستند به تاریخ قبل از اسلام رسمیت ببخشند. آنها در جبهه جنگ ۱۴۰۰ سال پیش و حمله اعراب به ایران نیز قطعاً از اعراب و مسلمانان مهاجم دفاع می‌کنند نه پادشاهی ساسانی! توجه داشته باشید که این موضوع ضدایرانی بودن اینها را نشان می‌دهد که تا چه حد مخالف و ضد نظام پادشاهی ایران قبل از اسلام هستند.»

در ادامه‌ی این گفتگو، علیرضا با بیان اینکه ممکن است یک بخش گمنام و کوچک در حوزه علمیه قم معتقد به تاریخ چند هزار ساله ایران و پادشاهان باکفایتی مثل کوروش و داریوش باشند اضافه می‌کند: «اگر اینها بخواهند این بخش از تاریخ را نادیده بگیرند گویی در روز روشن، تابش نور خورشید در آسمان را انکار می‌کنند؛ همه می‌دانند چنین انکاری بیهوده و بی‌حاصل است.»

وی ادامه می‌دهد: «در جمهوری اسلامی اگرچه تاریخ باستان ایران نفی می‌شود و پادشاهان ایرانی نادیده گرفته می‌شوند ولی خودشان قطعاً می‌دانند این بخش از تاریخ ایران وجود داشته! شما رفتار و منش جمهوری اسلامی را طی دهه اخیر نگاه کنید و ببینید چگونه دارند نفوذ خودشان را در کشور‌های عربی با گروه‌سازی، جمعیت‌سازی و تغییر ترکیب جمعیتی و نهادسازی که قبلا با قاسم سلیمانی پیش برده می‌شد و پس از کشته شدن او به سایر سرداران سپاه پاسداران سپرده شده، توسعه می‌دهند. همانطور که در دوره‌ای از تاریخ، ساسانیان، حیره یمن را تحت کنترل خود داشتند، اینها هم رفته‌اند بخشی از یمن را در کنترل خودشان گرفته‌اند. اینها در اصل، به دنبال این هستند که شکوه و قدرت پادشاهی گذشته ایران را در دوره خودشان داشته باشند منتها بر  اساس نفی آنچه در گذشته وجود داشته! آنها ادعا می‌کنند این ما هستیم که چنین قدرت و شکوهی را ایجاد کرده‌ایم! در صورتی که می‌دانیم آنچه جمهوری اسلامی انجام می‌دهد، کسب اقتدار با اقدامات تروریستی و ایجاد گروه‌های نیابتی و برنامه‌های نظامی اتمی و موشکی است! چنین اقداماتی برای نفوذ و رخنه کردن در کشورهای دیگر که  نوعی تصرف به شمار می‌رود، در روابط بین‌الملل جهان امروز جایی ندارد. ولی شما ببینید جمهوری اسلامی به چه کشور‌هایی رفته‌ تا نفوذ خود را توسعه بدهد؛ از عراق و یمن و سوریه و لبنان تا نیکاراگوئه و بولیوی و ونزوئلا! نگاه اینها نیز همان نگاه به تاریخ گذشته‌ی ایران از نظر توسعه و نفوذ است! می‌خواهند آن توسعه و نفوذ را برای جمهوری اسلامی داشته باشند منتها وقتی صحبت از شکوه و قدرت پادشاهان ایران در گذشته می‌شود آن را نفی می‌کنند و ادعا می‌کنند که این شکوه و اقتدار پس از اسلام و شیعه در ایران روی داده! به دلیل همین طرز تفکر است که در حوزه‌های علمیه، پادشاهی ایران باستان را نادیده می‌گیرند.»

به گفته این تحلیلگر سیاسی، «حوزه‌های علمیه نجف و قم اختلاف بسیاری با یکدیگر دارند حتی زمانی که خمینی در نجف بود بسیاری از علمای نجف با او مشکل داشتند. حدیثی هست به اسم «اولی الامر» که بر اساس تفسیر خمینی از آن، بعد از پیامبر و دوران غیبت مهدی، جانشین او، ولی و صاحب امر است تا زمانی که مهدی ظهور کند. خمینی زمانی که در نجف بود از روی این حدیث، سیستم فقاهتی و افکار ولایت فقیهی خود را پایه‌گذاری کرد اما علمای نجف به شدت با او مخالفت کردند و گفتند این مسئله بر مبنای مسائل دینی درست نیست. تفاوت حوزه علمیه نجف و قم در این نکته بارز است.»

علیرضا ادامه می‌دهد: «بر اساس همین نگاه فقاهتی آیت‌الله خمینی و پیروان و جانشینانش در قم است که حوزه علمیه قم بر مبنای سیستم فقاهتی تندرو، جانشینی امام زمان و پیامبر را در زمین، ولی فقیه می‌دانند تا زمانی که مهدی ظهور کند. ولی در سیستم حوزه علمیه نجف، احادیث و روایات را به شکل دیگری تفسیر می‌کنند و معتقد نیستند که نظام فقاهتی یا جانشین امام زمان، قبل از ظهور، اختیار هر کاری را دارد. درواقع، سیستم فقاهتی خمینی و حوزه علمیه ادعا می‌کنند که ولی فقیه، صاحب ناموس‌، مال، جان و همه امورات و شئون مردم و مملکت است در حالی که حوزه علمیه نجف معتقد است ولی فقیه تا این حد اختیارات ندارد که بخواهد صاحب اختیار جان و مال مردم باشد. این دیدگاه، یکی از اختلافات این دو حوزه در ایران و عراق است.»

وی در پایان به موضوع دیگری در مورد حوزه‌های علمیه ایران اشاره کرده و می‌گوید: «اقلیتی از طلاب و محصلان علوم دینی و حتی مجتهدین معتقدند احتمال دارد یکسری از بخش‌های قرآن وحی نبوده و تفسیر خود پیامبر باشد، این مباحث با شدت در بخشی از حوزه علمیه ایران جریان دارد و این گروه‌ها با طرح این مسائل درباره آنها صحبت می‌کنند. اما حوزه علمیه قم به شدت با این مباحث مخالف است و آن را در حد ارتداد و کفر می‌داند.»

کیهان نوین ققنوسی است که از خاکستر کیهان غصب شده توسط جمهوری اسلامی و فریاد آزادیخواهی ملت ایران متولد شده و با هدف مرتبط ساختن ایرانیان پراکنده در همه ی کشور ها و آگاه ساختن آنان از اوضاع و احوال و آنچه به ایران مربوط است، نفس می کشد.'