با دیدن تصاویری از صف بسیار طولانی مردم گرسنه برای گرفتن آش نذری در شیراز یک پرسش عمده ذهن را بهخود مشغول میکند: نام این کار چیست؟
کیهان نوین: اگر در گذشته اين روحانيت بود كه براي زنده ماندن وابسته به مواجبي بود كه از مردم ميگرفت، در امروز اما اين مردماند كه براي زنده ماندن، نيازمند «گدایي» از روحانيتاند.
مسأله اين نيست كه چه كسي از چه كسي «گدایي» ميكند. مسأله اين است كه «گدایي» براي زنده ماندن، نهادينه شود. از طريق گدایي پول از بانكهاي رباخوار كه هركدام سابقه دزدي ميلياردي در پرونده دارند، گدایي دارو و درمان از بيمههاي بيمصرفي كه خودشان به هزار مرض آلودهاند، گدایي امنيت از مراجعي كه خودشان وحشت آفريناند.
باز هم میتوان گفت از گدایي هر روزه سرعت آبرومند اينترنت از مسئولين بيكفايت اين حوزه، گدایي عقلانيت از تلويزيون آلوده و عقبمانده، گدایي خبر از روزنامههاي سانسور شدۀ بي خبر، گدایي انديشه ازمجلههاي آلوده يا عقب مانده بيانديشه، گدایي روزانه براي رهائي از آب آلوده، هواي آلوده، نان آلوده، گوشت آلوده، ميوههاي آلوده، آموزش و تربيت و دانش آلوده، هنر و ادبيات آلوده، حمل و نقل درونشهري و بينشهري آلوده، انبوه اجناس غير استاندارد و غير بهداشتي ِ آلوده در بازار ول و رها شده…و نهايتأ هم گدایي قبري محقر براي مردن از مافياي قبرستاني ِ آلوده …
اين كه مسأله «گدایي» را كدام نسل، كدام حكومت، كدام قشر، كدام ايدئولوژي و كدام ذهن براي نسل فعلي ايجاد كردهاند، پرسشيست كه تاريخنويسان و تحليلگران اجتماعي و مردمشناس بعدها با دسترسي به اطلاعاتي جامعتر و دقيقتر و البته در امنيت پژوهشي پاسخ خواهند داد. همان بعدي كه نسل فعلي مسئولان كشور از دنيا رفته و در زير خاك آرميدهاند.
مهم براي نسل فعلي اين است كه بداند با مجموعه عوامل حاضر در سياست، مديريت، اقتصاد و فرهنگ كشور، حل مسأله «گدایي» براي او ممكن نخواهد بود.
بيان اين نكته، ترويج نااميدي نيست، بلكه عبور كردن از اميدهاي واهيست. زيرا قدم اول براي «حل درست» هر مسأله، «شناخت درست» آن مسأله است.