مرگ فجیع یک کودک کار در سنندج

کیهان نوین: کودکی در سنندج بر اثر انفجار در محیط کار جان باخت. این کودک 15 ساله بر اثر انفجاری که در محیط کار وی روی داد، دو دستش از بدن جدا و شکمش دریده شد و در پی آن پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.

اکثر حوادث کار کودکان به خاطر اعتماد به نفس است، اعتماد به نفسی که ناشی از تحریک کارفرما یا نشان دادن کارگر به دیگران ناشی می شود. کارگران سن پایین همواره به دلیل اثبات بزرگ شدن خود حوادثی را شروع می کنند که نتیجه آن درد آور است.

با توجه به اظهارات همراهان این کودک، حادثه در محل کار وی به دلیل کار با وسایل جوشکاری و انفجار کپسول رخ داده، اما نحوه قطع شدن دو دست و زاویه انفجار نشان از جوشکاری یا لحیم کاری وی بر روی محفظه‌ای قابل انفجار است.

جدای از این علت، این رخداد ناگوار، زمان حادثه بود. طبق اظهارات همراهان او، ساعت 14 بعد از ظهر حادثه رخ داده است؛ یعنی زمانی که مسوول کارگاه فنی در محل حضور نداشته است.

طبق عرف در بازار صاحبان مشاغل شاگردی که می‌گیرند، کم سن و سال بوده و مغازه را در زمانی که خود در محل کار حضور ندارند، به شاگرد می‌سپارند و در نبود آنها کارگر به دلیل کنجکاوی یا تمرین، دست به اعمال خطرناکی می زند و ممکن است به خود و دیگران آسیب جدی وارد کند، گفتنی است فرد متوفی فاقد هرگونه وسایل ایمنی مثل کفش یا لباس ایمنی بود.

متاسفانه در برخی از کارگاه  ها، بدون توجه به سن کارگران آنها را به کار می‌گیرند و به دلیل سن کم هم این کودکان، بیمه نمی‌شوند. حقوق کم و پایین، تنها انگیزه کارفرمایان از به کارگیری کودکان کار است.

طبق ماده 84 قانون کار، سن کارگر نباید کمتر از 18سال باشد. برای سن 15سال هم به صورت کارآموزی می توان کارگر را به کار گرفت. کارفرمایان به دلیل اصرار والدین کودک آنها را به کار می گیرند؛ اما در صورت بروز حوادثی اینچنینی، تاوان سختی را باید پس دهند.

وقتی به صورت آزادانه در هرکارگاهی کارگری به عنوان شاگرد به کار گرفته می شود تبدیل به عرف شده و بعضی از کارگران و شاگردان به امید یاد گرفتن صنعت حتی مزد هم نمی‌گیرند و ادعای بیمه هم نمی کنند، کارفرمایان با سوءاستفاده از کارگران به دلیل نا آگاهی‌شان با دادن مسوولیت‌های خارج از توانایی کارگران، آنها را در معرض ریسک زیادی قرار می دهند.

این حادثه نشان می‌داد کارگر به دلیل جوش کاری بروی محفظه قابل انفجار که البته همانند بشکه خالی نفت یا هر محفظه ای منفجر و باعث قطع شدن دودست و آسیب به شکم کارگر شده بود. با پرس وجو از همراهان فرد حادثه دیده همه آنها به دلیل شوک حادثه و ترس از اینکه مبادا برای خود مشکلی پیش آورند، از اظهارات واقعی حادثه امتناع کرده و سعی در وارونه نشان دادن حادثه داشته‌اند.

در اکثر گزارش حوادث کتمان واقعه حادثه از چالش های پیش روی کارشناسان بررسی حادثه است. در بعضی مواقع شاهدان عینی به خاطر ترس، موجب مبهم شدن مقصر اصلی حادثه می شوند. امید است این حوادث موجب توجه بیشتر به کارگاهها شود.

در کردستان در کارگاهها کودکان استثمار می شوند و باید این واقعیت پذیرفته شود. البته این نوع استثمار و بهرکشی بی پول به درخواست والدین برای یاد گیری صنعت است باید برای حل  این مشکل راه چاره ای اندیشیده شود.

نبود آمار واقعی حوادث نشان می دهد که هنوز سامانه یکپارچه ای بین ادارات کار بیمارستان و محیط های کار و ادارات متولی ایمنی طراحی نشده است و به دلایل فروانی اکثر حوادث ثبت نمی شود و اصلا کسی تمایل به ثبت حوادث ندارد!

بازدید بازرسان اداره کار و یا ارجاع موضوع ایمنی داخل کارگاهها به بخش خصوصی می‌تواند، از این موارد جلوگیری کند. این حادثه به خاطر یک شکاف ایمنی رخ داده است و نیاز است ادارات متولی ایمنی در سطح شهرها بیشتر فعالیت کنند.

گذاشتن دوره های ایمنی برای کسبه اطلاع رسانی مناسب درهنگام صدور جواز می تواند کمک نماید در هنگام صدور جواز کارهای سخت اگر شرطهای برای گذراندن دورهای ایمنی گذاشته شود مطمئنا حوادث کم خواهد شد.

باتوجه به اینکه حوادث به دلایل اعمال نا ایمن و شرایط نا ایمن رخ می دهد، ولی همیشه اعمال نا ایمن سهم بیشتری در رخ دادن حوادث داشته‌اند و تنها راه کنترل آن، بالا بردن آگاهی افراد است. نبود وسایل ایمنی در کارگاهها هم دلیل دیگری برتشدید حوادث است.

تنها کسانی از این قضیه متضرر می‌شوند، کارگرانی هستند که برای خدمت و دریافت حقوق جان خود را فدا می کنند. البته کارفرمایان هم اصرار دارند که حوادث کاری‌شان مسکوت بمانند، چون مسوولیت اینگونه حوادث و سوانح بار گرانی است که کسی توانایی تحمل آن را ندارد!