تن فروشی که تا دیروز در خفا و به دور از چشم مردم صورت میپذیرفت، هم اینک در کوی و برزن به آشکارا و بدون هیچ قبح و اکراهی انجام میپذیرد !
کیهان نوین : یک وعده عشق در تهران امروزی حدود پنجاه تا سیصد هزارتومان آب میخورد. البته نوع و جایگاه جنس و شکل ارتباط دو سوی معامله با هم میتواند در نوسانِ رقم پیشنهاد شده تأثیر بگذارد. یک وعده عشق مثل یک وعده غذا میماند تا عطش هر عاشق هرزهای را برآورد و به سیرایی او پاسخ گوید.
به هر حال آنکه عشق میفروشد همانند هر معتادی نمیتواند بپذیرد که “فلان کاره” است. چون او در قضاوتی هرچند یک سویه پذیرفته است که همه دوستش دارند و حتی حاضرند برای دوست داشتن او از خود مایه بگذارند و پول خرج کنند. ضمن آنکه در تهران امروزی بر خلاف گذشته بیش از همه دختران نوجوان و جوان به چنین هنجاری روی میآورند !
هم اینک روزانه دخترانی در حاشیهی چهارراههای اصلی شهر دیده میشوند که با نگاه شیطنتآمیز خویش به هر عابر و سوارهای میباورانند که به دنبال مشتری عشق میگردند تا شاید بتوانند با لوَندی و جادوی نگاه خویش او را از راه به در برند! چه بسا خودروهایی هم میایستند و در خصوص جوانب و حاشیههای موضوع و همچنین مقدار و میزان کارمزد با بازاریابِ خانم چانه میزنند. ولی دختران عشقفروش از تجربهی کاری خویش به خوبی آموختهاند: کسانی که در کار عاشقانه بر سر مقدارِ مزد چانه میزنند، مشتریان خوبی نمی توانند باشند.
نتیجهی طبیعی تمرکز ثروت در هرم قدرت همین خواهدشد ، هرمی که از آن حکومت ولایی حضرات و آقایان سر برمیآورد. زیرا رژیم جمهوری اسلامی پس از انقلاب از سرِ تظاهر به مبانی اخلاقی، عشرتکدههای عمومی را تاب نیاورد تا ضمن نمایش چنین رفتاری برچیدن عشرتکدهها را وجاهتی برای راستکاری خویش گذارَد.
اما به زودی با رشد و توسعهی کاستیها و نابرابریهای اجتماعی، هنجارهای آسیبزای این عشرتکدهها به تمامی جامعه گسترش یافت. در این فرآیند آنچه که تا دیروز در خفا و به دور از چشم مردم صورت میپذیرفت، هم اینک در کوی و برزن به آشکارا و بدون هیچ قبح و اکراهی انجام میپذیرد. پیداست که کارگزاران حاکمیت هم به اتکای جمود ذهنی و جهالت خویش همچنان ثروت و سرمایههای اجتماعی کشور را به تاراج میسپارند تا از بستر آن فقر و فحشا را به جامعه ارزانی نمایند.