گرچه تئوریسین های نشسته در پشت پرده این سخنرانی، بسیار تلاش کرده تا الگوهای حقوق بشری را با متد جمهوری اسلامی و ادبیات ناشیانه ی دیپلماتیک خود درمتن بگنجانند، اما در حالی روحانی از جهانی پر از بیم و امید سخن گفت که باز فراموشش شد که بگوید امید آن کجا جا مانده!
کیهان نوین: حرف تازهای گفته نشد، تغییر چندانی از موضعهای پیشین صورت نگرفت، تنها لحن تند احمدی نژادی این بار کمی آرامتر از قبل شده بود، و ترجیحا هولوکاست برای مدتی به فراموشی سپرده شد.
گویی تمام بیمهایی که روحانی اشاره کرد از مناسبات خصومت آمیز منطقهای تا رویارویی هویت های مرگبار مذهبی، قومی و ملی، فقر و تبعیض همه دیکته شده ازجرم های رجایی شهرها و اوینهای جای جای جمهوری اسلامی است.
آنجا که کرامت و حقوق انسانی هزاران نفر از مردم سرزمینش را درگیر زندانهای مخوف و مجازاتهای سنگین کرده است.
از انتخاب اعتدال برای مردمی سخن گفت که دیگر مدت هاست که ایدهآلشان میان گزینشهای بد و بدتری به ناچاری میرسد. که امید هم باید معتدل باشد و خدای ناکرده پا را فراتر از انتظار نگذارد.
روحانی در حالی مقتدرانه برای جهان نسخههای رستگاری پیچید که اجرای آن اگر نه درهمه جهان، اما برای بسیاری از مردم جهان، دیگر جز سادهترین اصول زندگی است، اما در خود جمهوری اسلامی سخن گفتن از آنها جرم محسوب می شود و اجرای آن غیرممکنی بیش نیست.
بله، به تدبیر شما جمهوری اسلامی لنگرگاه ثباتی است برای سپاه قدس در سوریه و تجهیز حزبالله در دریای ناآرامیهای منطقه، دقیقا طبق دستور کاری که علیه خشونت و افراطی گری در سازمان ملل متحد پیشنهاد کردید!
حسن روحانی، در جهانی که سال هاست اصول و حقوق مذهب، جنسیت، حقوق شخصی، کودکان، زنان، بهداشت و درمان، بستر مسلم شکل گیری جوامع شده اند، این ها برای ما شده آرزو و برای شما شعارهایی که فریب همه ی سالهای این حکومت بوده است.
کاش به جای این همه بازی و فریب کمی وجدان کاری نه بلکه شرف انسانی می شد اسباب و پایه اهدافتان.
همون حرفای تکراری و کپی شده احمدی نژادی بود و واضح بود از مقامات بالا بهش تکلیف شده فقط ادبیاتش با کلاس تر از احمدی بود