سایت خبری تحلیلی کیهان نوین

ناک اوت سیاسی رفسنجانی ! (عباس صفاییان)

حضور اکبر هاشمی رفسنجانی در وزارت کشور و ثبت نام برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، موجی از تعجب را برانگیخت.

155840_1559573707613_2175041_n

اگرچه پیش از این هم گمانه ها بابت کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی وجود داشت اما غالب کارشناسان آن را مانوری تبلیغاتی پنداشته و موکدا از عدم کاندیداتوری وس سخن می گفتند اما حضور وی در وزارت کشور، آن هم دست در دست مجریان جریان انحرافی جمهوری اسلامی، همه ی معادلات را بر هم ریخت.
این معادلات اما آن جا مجهول تر جلوه می کند که هاشمی حضور در انتخابات را منوط به موافقت مستقیم علی خامنه ای دانسته بود، با این اوصاف حضور وی یعنی توافق با رهبر ،‌ رهبری که مدت هاست آسیب دیده رییس دولت و جریانی است که خود با تقلب به روی کار آورده ، حالا اما اینکه چطور هاشمی حضور با موافقت رهبری ،‌ توام با جریان انحراف وارد وزارت کشور میشود خود سوالی هست که بر رسی های بیشتری را طلب می کند.
اولین فرضیه در این رابطه ی چند گانه ، که به نظر از بقیه منطقی تر می آید همان نسخه نخ نمای ۳۴ ساله جمهوری اسلامی یعنی گول زدن مردم و انحراف افکار امومی است. این بدان معنی است که تمام ماجرا های جریان انحرافی و اختلاف دولت و ولیه فقیه نمایشی بیش نبوده تا در پس آن و منحرف شدن افکار مردم ، دولت و اصل جمهوری اسلامی به آن چه می خواست برسد.
این البته بدان معنا نیست که خامنه ای را در راس تصمیم گیری چنین حیله ای بدانیم چرا که تجربه و تاریخ ثابت کرده تصمیم گیرنده اصلی بیت رهبری نه علی خامنه ای بلکه مغز متفکر دیکتاتوری او، مجتبی خامنه ای است و دقیقا بر این اساس است که اعتقاد داریم همه ی پروسه ی انحراف و اختلاف دولت و رهبر به جز نمایش خیمه شب بازی به کارکزدانی مجتبی نبوده و نیست. در این میان رهبر نیز اگرچه در خیلی از موارد، مخالف روند شکل گرفته بوده، اما توانی برای مقاومت نداشته چون عملا سال هاست رشته ی کار از دستانش خارج بوده و تنها نقشی سمبلیک در دیکتاتوری جمهوری اسلامی دارد.
فرضیه ی دوم اما نابودی کامل هاشمی رفسنجانی از هرم سیاسیت جمهوری اسلامی است.
رفسنجانی پیش از این در دو مرحله شکست های سیاسی خرد کننده ای را تجربه کرده است.او اولین بار در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که آن جا نیز شائبه های تقلب وجود داشت، مقابل چهره ای ناشناخته با اختلافی فاحش، انتخابات به دور دوم کشیده شده یا همان فینال را واگذار کرد تا سردار سازندگی که آن روزها وعده های شیرین آزادی سر داده بود و غالب جوانان را به سوی خود کشانده بود، اولین شکست سیاسی را متحمل شد.
دومین شکست رفسنجانی اما به انتخابات مجلس شورای اسلامی مربوط است که نام شاخص ترین چهره ی سیاسی جمهوری اسلامی حتی میان ۳۰ نفر اول راه یافته به مجلس شورای اسلامی نبود، اگرچه در آن روزها نیز تقلب هایی صورت گرفت تا وجهه ی او حفظ شود اما این ها نیز فایده نداشت چون دیگر تابوی سردار سازندگی شکسته شده و حالا دیگر اکبر شاه جمهوری اسلامی وجاهت خود را ازدست داده بود.
راند آخر این پروسه اما آن جا آغاز شد که بستر برای آخرین خطابه ی او در نماز جمعه ی تهران مهیا شد. پس از آن بود که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد غضب رهبر و حامیانش قرار گرفت، خود و خانواده اش آماج توهین های زیادی قرار گرفتند و حتی فرزندانش یک به یک به زندان افتاده و بدترین رفتار ها را تاب آوردند.
و این چنین شد که بارزترین چهره سیاسی جمهوری اسلامی در کمتر از ۵ سال به مهره ای سوخته وطرد شده با کوهی از اتهام های ریز و درشت منزوی شده، سکوت اختیار کرد و از بیرون گود به نظاره ی تاخت وتاز سیاسیون تازه وارد نشست.
حالا اما آخرین برگ رفسنجانی رو شده است، چراکه حضور دوباره ی وی در صحنه ی اول سیاست را می توان از چند منظر نگریست. درواقع انتخابات یازدهم می تواند حکم ضربه ی ناک اوت این جدال چند ساله باشد تا به واسطه ی شکستی دوباره، کلا پرونده سیاسی رفسنجانی و خانواده اش در جمهوری اسلامی برای همیشه به پایان برسد اما از سوی دیگر نیز می توان او را بهترین گزینه و آلترناتیوی برای مهار فتنه ی ۹۲ به زعم ادعای دولت مردان جمهوری اسلامی نامید، جایی که بیم و هراس ها از به میدان آمدن اسفندیار رحیم مشایی و قدرت گرفتن او به مراتب تاوان سنگین تری از حضور چندباره ی رفسنجانی پیر و فرتوت در عرصه ی سیاست جمهوری اسلامی دارد.

یک نظر

  • دراین زمینه منهم مقاله ای تحت عنوان “هاشمی رفسنجانی شانس آورد، ملت ایران نیز….” نوشته ام که در کیهان آنلاین منتشرشده است.
    دراین مقاله نوشته ام که هاشمی، با رد صلاحیت ناخواسته، عملا از دامی به سلامت جست و درنزد مردم نیز محبوبیت یافت. درحالیکه اگر به قدرت میرسید، نه او میتوانست کاری کند و نه خامنه حاضربود قدرت را با او تقسیم کند. اما آمدن هاشمی عمر رژیم را قدری طولانی ترمی کرد و با رد صلاحیت او، در حقیقت مردم ایران شانس آوردند که زودترشاهد فروپاشی این رژیم لرزان خواهند شد.

کیهان نوین ققنوسی است که از خاکستر کیهان غصب شده توسط جمهوری اسلامی و فریاد آزادیخواهی ملت ایران متولد شده و با هدف مرتبط ساختن ایرانیان پراکنده در همه ی کشور ها و آگاه ساختن آنان از اوضاع و احوال و آنچه به ایران مربوط است، نفس می کشد.'